سفارش قرآن به سخن نیکو
به بندگانم بگو سخنی را که بهتر است بگویند، که شیطان میانشان را بهم میزند، براستی که شیطان برای آدمی دشمنی آشکار است
آیه 53 سوره اسرا
به بندگانم بگو سخنی را که بهتر است بگویند، که شیطان میانشان را بهم میزند، براستی که شیطان برای آدمی دشمنی آشکار است
آیه 53 سوره اسرا
امام سجاد (علیه السلام) در دعای استقبال از ماه رمضان به حق چشم و وظایفی که انسان در قبال او دارد، اشاره میفرمایند. و در فرازی از این دعا، ایشان میفرمایند: وَ لا نسُرع بأبصارنا الی لهوٍ ( مقرر فرما که ما در این ماه با چشمانمان به دیدن چیزهای لغو و لهو عجله نکنیم.)
رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود: هو شهر اوله رحمة و اوسطه مغفرة و اخره عتق من النار
رمضان ماهى است كه ابتدایش رحمت است و میانهاش مغفرت و پایانش آزادى از آتش جهنم.
(بحار الانوار، ج 93، ص 342)
تقریرات برهان صدّیقین
تقریرات مختلفی از برهان صدّیقین عرضه شده است؛ میرزا مهدی آشتیانی در تعلیقه بر شرح منظومه حکمت سبزواری آنها را تا ۱۹ تقریر برشمرده و توضیح داده که اغلب آنها نزدیک به یکدیگر است. در اینجا سه تقریر از این برهان را ذکر میکنیم.
تقریر ابن سینا
ابن سینا موجود را، به واجب و غیر واجب تقسیم میکند؛ و موجود غیر واجب را ممکن الوجود مینامد.
او سپس در تقریر برهان میگوید: موجودی که حقیقتش امکان باشد، وجودش نمیتواند از جانب خودش باشد بلکه از ناحیه موجود دیگری موجود شده است.
حال این موجود دیگر، یا خودش ممکن است یا واجب؛ اگر واجب باشد که، همان مطلوب است و اگر ممکن باشد، دوباره همان سؤال پیش میآید و باید در نهایت به واجب برسد، و گرنه یا دور اتفاق میافتد و یا تسلسل و در نتیجه ممکنات باید تا بینهایت باشد. آنگاه وی با ردّ دور، فرض تسلسل را هم ناگزیر از منتهی شدن به واجب میداند.
تقریر ملاصدرا
برهان صدّیقین با تقریر ملاصدرا جلوهای دیگر یافت. او برهانش را محکمتر و روشنتر و شریفتر از براهین دیگر میداند.
او معتقد است حقیقتِ هستی، موجود است، بدین معنا که عین موجودیت است و عدم بر آن محال است؛ و از طرفی، حقیقتِ هستی در ذات یعنی در موجودیت و در واقعیت داشتنِ خود مشروط به هیچ شرط و مقید به هیچ قیدی نیست. هستی چون هستی است، موجود است نه به ملاک دیگر و نه به فرض وجودِ دیگر؛ پس هستی در ذات خود مساوی با بینیازی از غیر و نامشروط بودن به چیز دیگر یعنی مساوی با وجوب ذاتی ازلی است. در نتیجه، حقیقت هستی، در ذات خود قطع نظر از هر تعینی که از خارج به آن ملحق شود مساوی با ذات لایزال حق است. از نظر ملاصدرا اصالت وجود، عقل ما را مستقیماً به ذات حقّ رهبری میکند نه به چیزی دیگر؛ و غیر حق را که البته جز افعال و آثار و ظهورات و تجلیات او نخواهد بود با دلیل دیگر باید پیدا کرد نه حق را.
تقریر علامه طباطبائی
در تقریر علامه طباطبائی، به هیچ مقدمه و مبدأ تصدیقی فلسفی (حتی اصالت وجود) نیاز نیست. او میگوید: قبل از آنکه بحث شود آیا واقعیت خارجی ماهیت است یا وجود، اصل واقعیت را میپذیریم که نقطه مقابل سفسطه است؛ زیرا سفسطه انکار اصل واقعیت است و فلسفه اثبات اصل واقعیت.
سپس با بیانی مبسوط، مستدّل میسازد که حتی فرض زوال واقعیت نیز امکان ندارد و میگوید: بنابراین، اصل واقعیت زوال پذیر نیست، زیرا از فرض زوالش ثبوتش لازم میآید و چیزی که از فرض زوالش ثبوتش لازم آید قهرا زوالش ذاتا محال است؛ و اگر زوالش ذاتاً محال باشد پس ثبوت و تحقق آن ذاتا ضروری خواهد بود و این ضرورت ذاتی در فلسفه همان ضرورت ازلی است.
نتیجه آنکه در اصلِ واقعیت، یک واجب الوجود بالذّات وجود دارد که به نحو ضرورت ازلی دارای واقعیت است. آنگاه که هر یک از موجودات بررسی شود، مشاهده میگردد که هر یک از اینها یا سابقه زوال داشتهاند یا لاحقه زوال دارند. پس فهمیده میشود که هیچیک از اینها واجب بالذّات و واقعیت مطلق نیستند، بلکه بر آن واقعیت مطلق تکیه میکنند که همان واجب ازلی خواهد بود.
بنابراین تقریر، مسئله اثبات واجب، دیگر به هیچ مبدأ تصدیقی فلسفی نیاز ندارد و میتواند اولین مسئله فلسفی قرار گیرد. همچنین طبق این تقریر، اصل وجود واجب بدیهی میشود نه نظری.
بُرهان صدّیقین؛ از براهین اثبات وجود خدا است که در آن تلاش میکنند بدون استفاده از مقدمات حسی و تجربی و با بحث از حقیقت هستی،وجود خداوند را اثبات نمایند. گفته شده است در براهین دیگر از غیر حق پی به حق میبرند، اما در این برهان چیزی جز حق، حدّ وسط برهان نیست.
عنوان صدّیقین را نخستین بار ابن سینا برای این برهان به کار برده است.
تشییع پیکر پاک شهدای فاجعه تروریستی سیستان و بلوچستان ( اصفهان 27 بهمن 1397)
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : نِعمَتانِ مَكفورَتانِ : الأمنُ والعافِيَةُ
دو نعمت است كه ناديده گرفته می شود : امنيّت و سلامت.
بحار الأنوار : ج۷۸ ، ص ۱۷۰ ، ح ۱
حدیث از حضرت فاطمه سلام الله علیها :
مَنْ اصْعَدَ إ لىَ اللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ، اهْبَطَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ افْضَلَ مَصْلَحَتِهِ.
هر كس عبادات و كارهاى خود را خالصانه براى خدا انجام دهد، خداوند بهترین مصلحت ها و بركات خود را براى او تقدیر مى نماید.
(بحار: ج 67، ص 249، ح 25)
قطعه گمشده ای از پر پرواز کم است یازده بار شمردیم و یکی باز کم است
این همه آب که جاریست نه اقیانوس است عرق شرم زمین است که سرباز کم است
امام زمان خطاب به به امام حسین(ع):سلام بر بدن بی دست و پا.سلام بر دندان های شکسته شده با چوب.سلام بر سری که بالای نیزه رفت
صبح عاشورا
بعد از نماز صبح امام حسین (ع) اصحاب خود را به صف نمود.زهیر بن قین را سمت راست قرار داد و حبیب بن مظاهر را سمت چپ و پرچم را به دست ابوالفضل (ع) سپرد و خیام را پشت سر گذارده و خندق های اطراف آن را که از پیش کنده بود از هیزم پر نمود و آتش زد تا دشمن از پشت سر حمله نکند.
شهادت امام(ع)
امام حسین(ع) پس از ساعتی جنگ با دشمنان به کناری آمد تا اندکی استراحت کند اما ناگاه سنگی از جانب دشمن آمد و به پیشانی آن حضرت خورد و خون جاری شد دامنش را بلند کرد تا خون پیشانی را پاک کند که تیری سه شعبه و زهرآلود آمد و بر سینه حضرت اصابت کرد.حضرت آن تیر را گرفت و از پشت بیرون آورد که خون به شدت جاری گردید و این امر باعث شد که ضعف بر بدن آقا مسلط شود.دشمنان بی رحم از راست و چپ به او حمله کردند و سنان بن انس به پیش آمد و چنان نیزه اش را بر گلوی آن حضرت فرو برد و بیرون آورد و بر استخوان های سینه اش کوبید که آن حضرت بر روی خاک زمین افتاد و سر و محاسنش را با خون بدنش رنگین نمود.امام حسین(ع) از درد به خود می پیچید که عمر سعد فریاد زد به سوی او بروید و راحتش کنید.شمر به سوی آن حضرت شتافت و با کمال گستاخی بر سینه امام حسین(ع) نشست و …
سخن امام حسین (ع): ای شیعه من هرگاه آب گوارا نوشیدید مرا یاد کنید یا (هرگاه) از کشته یا شهیدی سخن شنیدید برای من ندبه کنید
امام زمان خطاب به امام حسین (ع):سلام بر دورافتادگان از وطن.سلام بر دفن شدگان بی کفن.سلام بر سرهای دور از بدن
جنگاوری علمدار
ماردبن صدیق از جمله شجاعان لشکر عمر سعد بود.مردی قوی هیکل دارای قامتی بلند و هیبتی رعب انگیز.زره به تن نمود و نیزه بلندش را به دست گرفت و به میدان آمد و فریاد زد:ای جوان!شمشیرت را بینداز و بدان کسی که به سوی تو آمده قلبی پر عطوفت دارد و دلش راضی نمی شود جوان زیبایی چون تو را بکشد و نیز برای مارد ننگ است که بگویند با این عظمت به جنگ جوانی رفت و او را کشت.بهتر است موعظه مرا قبول و ترک مخاصمه کنی ! عباس (ع) فرمود:ای دشمن خدا! از عباس به دور است که خود را تسلیم تو نماید ما به شهادت افتخار می کنیم که هر کس از شجره نبوت باشد هیچ گاه زیر بار بندگی مردمان روزگار نمی رود. در حین سخنان عباس (ع) سر نیزه مارد را گرفت و از دست او درآورد و با نیزه خودش او را بر زمین انداخت که شمر فریاد زد مارد را دریابید اما حضرت مهلتش نداد و سر او را جدا کرد.
سخن امام حسین(ع): (ای عباس)از جانب برادرت به تو جزای خیر برسد.چرا که تو مرا در زندگی و مرگ یاری نمودی
امام زمان خطاب به امام حسین (ع):سلام بر پیکر های رنگ پریده.سلام بر خون های روان.سلام بر اعضای بریده شده.
مراقب انحرافات باشیم
یکی از عوامل انحراف در بیان واقعه عاشورا سطحی نگری است و این امر باعث می شود که در مجالس بجای بیان ویژگی های معنوی امام حسین (ع) و یاران ایشان از ظواهر جسمی آنها سخن به میان آید و یا این که العیاذ با الله آن بزرگواران هم سطح معشوق های دنیوی مورد توصیف قرار گیرند و حالات و سکنات عارفانه آنها بر اساس عشق ظاهری دنیوی مورد تفسیر قرار گیرد.مثلا آنجا که زینب کبری (س) می فرمایند:من (در واقعه عاشورا) چیزی جز زیبایی ندیدم.ما در روضه هایمان صرفا از زبان حال یک خواهر که برادرش را از دست داده سخن می گوییم و سطح معرفتی خود را بالا تر نمی بریم.
عبرت های عاشورا
مردم باید در مجالس عزاداری شرکت کنند و قدر آنها را بدانند و از آنها استفاده کنند و این مجالس را وسیله ای برای ایجاد اتصال و ارتباط هر چه محکم تر روحی و قلبی میان خود و حسین بن علی(ع) قرار بدهند.(مقام معظم رهبری)
سخن امام حسین(ع):برای رسیدن به حق باید در مقابل تمام مشکلات و ناراحتی ها در آن مسیر شکیبا باشی.
امام زمان خطاب به امام حسین(ع): سلام بر طفل شیر خوار.سلام بر بدن های بی دست و پا.سلام بر خاندانی که نزدیک آقای خود بودند.
خون آسمانی
چرا در خیمه غوغاست؟چرا فریاد زنان بر آسمان هاست؟چرا علی از گهواره فرو افتاده؟مگر صدای غربت امام حسین به گوش او هم رسیده؟اصلا مگر او هم می تواند حسین را یاری کند؟نکند قرار است او هم سرباز امام حسین باشد؟نه!خدانکند!آخر او نوزادی بیش نیست با زبانی خشکیده و چشمانی بی رمق اما اهل معرفت است خون حسینی در رگانش می جوشد.یزیدیان هم که تشنه خون حسینی اند.اصلا حرمله را بدین سبب آورده اند تیر اندازی اش حرف ندارد.تیر سه شعبه و زهر آلوده اش در کمان است و خودش در کمین.نشانه اش یک نور سپید که از میان میدان از سمت حسین (ع) و نوزادش به سمت او می تابد.امام حسین (ع) آمده تا فرزند نازنینش را سیراب کند اما نور گلوی اصغر (ع) چشمان حرمله را کور کرده و تیر از کمان رها می شود…
و این خون پاک علی است که با دستان حسین (ع) به آسمان می رود و هرگز به زمین فرو نمی ریزد!
عبرت های عاشورایی
کسانی که دلسوزند نباید بگذارند معیار های الهی در جامعه عوض بشود اگر معیار تقوا در جامعه عوض شد معلوم است که باید خون یک انسان با تقوایی مثل حسین بن علی(ع) ریخته شود اگر زرنگی و دست و پاداری در کار دنیا و پشت سرهم اندازی و دروغگویی و بی اعتنایی به ارزش های اسلامی ملاک قرار گرفت معلوم است که کسی مثل یزید باید در رأس کار قرار بگیرد.(حضرت آیت الله خامنه ای)
سخن امام حسین(ع): مواظب باش از ظلم و آزار کسی که ناصر و یاوری غیر از خدا ندارد.
امام زمان خطاب به امام حسین(ع): سلام بر سینه های چاک چاک.سلام بر لب های خشکیده.سلام بر دل های پاره پاره.
علمدار
روایت شده هنگامی که وسائل غارت شده از شهدای کربلا را به شام نزد یزید بردند در میان آن ها پرچم بزرگی بود.یزید و حاضران دیدند همه پرچم سوراخ است و صدمه دیده ولی دستگیره آن سالم است .پرسید:این پرچم را چه کسی حمل می کرد؟گفته شد:عباس بن علی(ع) آن را حمل می کرد.
عبرت های عاشورا
وقتی که معیار های خدایی عوض بشود هر کسی که دنیا طلب تر و شهوتران تر و برای به دست آوردن منافع شخصی زرنگتر و با صدق و راستی بیگانه تر است سرکار می آید.آن وقت نتیجه این میشود که امثال عمربن سعد و شمر و ابن زیاد می شوند رؤسا و مثل حسین بن علی (ع) به مذبح می رود و در کربلا به شهادت می رسد.(مقام معظم رهبری)
سخن امام حسین(ع): کسی که خدا را از روی حقیقت عبادت نماید خداوند بیش از آنچه آرزو داشته و بیش از حد کفایتش به او عطا خواهد کرد.
امام زمان خطاب به امام حسین(ع): سلام بر آن که با خون زخم هایش غسل کرد.سلام بر آن که از سر تیرها سیراب شد.سلام بر مظلومی که خونش مباح شد.
پروانه عاشق
عشق است دیگر چه می توان کرد؟
قلبش با قلب پرمهر عمو پیوند خورده است حتی علاقه زینبی هم نگهدار او نیست دستش را از دست عمه رها می کند.طاقتش دیگر تمام شده از صبح تا به حال همه صحنه ها را با چشم دیده است تمام لحظات غریبی و تنهایی عمو را.اما این لحظه دیگر تاب آوردنی نیست! عبد الله زنده باشد و عمو در گودال؟ شمع وجود اباعبدالله(ع) این پروانه کوچک را به سوی خود می کشاند.بال و پرش را بر روی عمو می گستراند او را در آغوش می گیرد و با زبان کودکی اش بر سر دشمن فریاد بر می آورد:به خدا یک لحظه از عمویم جدا نمی شوم. یعنی اگر می خواهید عمو را بکشید اول باید مرا بکشید.آری این دستان اباعبدالله است که قلب عمو ست و آن تیغ دشمن که بر دست کوچکش فرو می آید و حسین(ع) آرزو می کند ای کاش بر قلب شکسته خودش فرود آمده بود که دیگر طاقت شکستن ندارد بخدا سخت است عزیز برادر در آغوش عمو ناله بزند و عمو ببیند که چگونه حرمله با تیر سپیده گلوی او را نشانه می رود و… و برای همیشه بر سینه حسین آرام گیرد! عشق است دیگر…
شجاعت علوی
علامه محمد باقر بیرجندی می گویند:در بعضی کتب معتبر دیدم که روایت شده است در جنگ صفین مردم دیدند از لشکر علی (ع) جوانی بیرون آمد که نقاب به صورت انداخته هیبت و صلابت و شجاعت از ظاهر او هویداست. اسب خود را در میدان جولانی داد و مبارز طلبید. معاویه ابوالشعثاء را به جنگ با فرمان داد او گفت: مردم شام مرا با هزار سوار مقابل می دانند و تو می خواهی به او جنگ کودکی بفرستی!من هفت پسر دارم یکی از آن ها را به جنگ او می فرستم تا حسابش را برسند و پسر اولش را به میدان فرستاد و او کشته شد.پس از وی یکا یک فرزندانش را به میدان فرستاد و پسر نقابدار آنان را نیز از پای درآورد.ابوالشعثاء که اوضاع را این چنین دید دنیا از نظرش تاریک شده و خود به میدان آمد اما او نیز به هلاکت رسید و دیگر کسی جرأت میدان رفتن نکرد. اصحاب امیرالمؤمنین علی (ع) از شجاعت آن جوان سخت در حیرت بودند و از خود می پرسیدند که این جوان نقابدار کیست!تا آن که امیرالمؤمنین (ع) آن جوان را طلبید و نقاب از صورت مبارک وی برداشت آنگاه دیدند جوانی که شانزده سال بیش نداشت قمربنی هاشم ابوالفضل العباس(ع) است.و همچنین می گوید:در جنگ صفین هنگامی که قشون معاویه آب را بر روی اصحاب امیرالمؤمنین(ع) بسته بودند قمربنی هاشم(ع) در حمله به لشکر معاویه و بیرون آوردن آب از تصرف ایشان با برادرش امام حسین(ع) همراه بود.
سخن امام حسین (ع) : هرکس رضایت مردم را بخواهد گرچه به غضب خدا باشد ، خدا هم او را به مردم رها می کند
امام زمان خطاب به امام حسین(ع) : سلام بر آن که عهدش شکسته شد.سلام بر آن کس که حرمتش شکسته شد.سلام بر آنکه ناعادلانه خونش ریخته شد
پیشکش به پای عزیز
خسته از راه رسیده اند به سختی خود را رسانیده تا از کاروان جا نمانند . اشک شوق در چشمان مادر حلقه می زند و سر فرازانه گرد و غبار راه را از وجودشان می زداید نامه ابی عبدالله (ع) تسلیم می کند و به اذن امام با قافله همراه می شود آری این دو فرستاده عبدالله بن جعفرند تا فدایی اباعبد الله (ع) باشند اما روز موعود مضطرب و پریشان به سوی مادر می آید.مادر جان نمی پذیرند هر چه می گوییم قبول نمی فرمایند نکند ما قابل نیستیم؟ مادر آرامشان می کند.با دستان خود لباس رزم بر تنشان می پوشاند و به سوی برادر می فرستد و مگر حسین(ع) می تواند دست رد به سینه زینب (س)بزند و قربانی های او را نپذیرد. اینک محمد و عون دلاوران میدانند… و ساعتی بعد اما… ابی عبدالله (ع) هرچه نگاه می کند مددکار همیشگی خود را نمی بیند همان که در جابجایی شهدا به یاری ابی عبدالله می شتافت. آری او حتی از خیمه بیرون نیامده است. خواهر نمی تواند شرمندگی برادر را ببیند.
باب الحسین(ع)
اگر کسی به سیدنا و سید الکونین حضرت اباعبدالله الحسین(ع) توسل و تقرب جوید بابش مولانا باب الحوائج آقا ابوالفضل العباس(ع) است. در تایید تین مطلب مرحوم علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان فرموده اند مرحوم سید السالکین و برهان العارفین آقا سید علی قاضی فرموده است:در حین کشف(مکاشفه) بر من روشن و آشکار شد که مظهر رحمت کلیه الهیه در عالم هستی وجود مقدس حضرت سیدالشهدا ابی عبدالله الحسین(ع) است و باب آن حضرت و پیشکارش سقای کربلا سر حلقه ارباب وفا و آقا باب الحوائج الی الله ابولفضل العباس است…
المستجار
از القاب حضرت عباس مستجار است. این لقب برگرفته از سروده مرحوم شیخ محمد رضا ازری است زمانی که در قصیده خود این مصرع را گفت:یوم ابوالفضل استجار به الهدی(روزی که امام حسین به حضرت ابوالفضل پناه آورد) درستی آن را نظر بعید شمرده و با خود گفت که شاید مقبول حضور امام حسین(ع) نباشد لذا بیت را تمام نکرد شب در عالم رؤیا دید که حضرت امام حسین(ع) به او می فرماید:آنچه گفته ای صحیح است من به برادرم ابوالفضل العباس (ع) پناه آوردم آنگاه مصرع باقی را خود حضرت فرمود: والشمس من کدر العجاج لثامها(خورشید با حجابی از گرد و غبار کدر شده بود)
ابوالفضل استجار به الهدی *والشمس من کدر العجاج لثامها (روزی که خورشید با حجابی از گرد و غبار کدر شده بود امام حسین به حضرت ابوالفضل پناه آورد)
ویژگی های تربت امام حسین(ع)
خداوند بر سرزمین مقدس کربلا و تربت پاک آن حضرت امتیازاتی قرار داد:
تربت پاک او را بر کعبه برتری و شرافت بخشید.
خداوند این تربت پاک را چشمه ای از چشمه های بهشت و نهری از نهرهای جاری آن قرار داد.
این خاک پاک به گونه ای است که ذکر گفتن با تسبیح ساخته شده از آن ثواب ذکر و استغفار را تا هفتاد برابر افزایش می دهد.
به دست داشتن تسبیح ساخته شده از این خاک و گرداندن بدون ذکر پاداش ذکر خدا را دارد.و بدین گونه تسبیحی که بجای صاحب آن ذکر خدا گوید و پاداش ذکر خدا برای گرداننده اش بیاورد چقدر ارزشمند است.
سجده بر خاک کربلا حجاب های پدید آمده از گناه را دریده زنگارهای دل را زدوده موانع قبولی اعمال و استجابت دعا را کنار زده زمین و زمان را نور باران می سازد.
خوردن خاک تحریم شده است و با این وصف تربت امام حسین برای شفا استثناء شده است.
در روایت آمده است که:کودکانتان را با تربت مقدس او کام بردارید چرا که ایمنی بخش آنان خواهد بود.
فرشتگان از این تربت معطر به پیامبر گرامی هدیه آوردند و پیامبر از آن برای خویش برداشت و حسین(ع) نیز پیش از این شهادت از این هدیه برای خود برداشت.
دشمن رویاروی سیدالشهداء
*شناسنامه یزید
یزید ابن معاویه مادرش میسون نام داشت.دختر بجدل از نسابه کلبی نقل شده که بجدل پدر میسون غلامی داشت به نام سفاح که با میسون رابطه نامشروع داشت و وقتی میسون را که بیابان نشین بود در وادی حوارین نزد معاویه آوردند از آن غلام باردار بود ولی حملش ظاهر نبود و پس از زایمان معاویه آن را از خود پنداشت. یزید مردی سیاه چهره با لب های خشن و صدایی غلیظ بود و در صورتش زخمی بزرگ بود . او مردی بود شرابخوار و قمارباز که ایام زندگی را با لهو و لعب و شکار می گذراند.غالب اوقات در بیابان در حوارین آنجا که منزل مادرش بعد از طلاق از معاویه بود بسر می برد حتی در مرگ معاویه نیز حاضر نبود.
*شهادت مردم مدینه در مورد یزید
مردم مدینه عده ای را پس از شهادت امام حسین(ع) برای تحقیق در مورد یزید به شام فرستادند.از جمله آنها عبدالله ابن حنظله(غسیل الملائکه)بود.یزید آن ها را احترام کرد و جوائز ارزنده ای به آن ها داد.آنها کار های یزید را مشاهده کردند و در بازگشت شروع کردند به بدگویی از یزید و گفتند : ما از نزد مردمی می آییم که اصلا دین ندارد و شراب می خورد و طنبور می نوازد و با سگ ها بازی می کند. عبد الله ابن حنظله گفت:ای قوم از خدای بی همتا بترسید به خدا ما بر یزید خروج نکردیم مگر اینکه ترسیدیم از آسمان بر سر ما سنگ ببارد یزید مردی است که با مادر و دختر و خواهرش آمیزش میکند شراب می خورد و نماز را ترک می کند.
سخن امام حسین(ع) : لا افلح قوم اشتروا مرضات المخلوق بسخط الخالق (رستگار نباد مردمی که خشنودی خلق را بر غضب خدا مقدم داشتند)
امام زمان خطاب به امام حسین(ع): سلام بر ساکن سرزمین پاک.سلام بر صاحب قبه ی رفیع.سلام بر ان که خدای جلیل او را پاک گردانید
نازدانه
صبح شده نماز صبح را همراه عمه سادات خوانده است.او همراه همیشگی عمه است.دختر کوچک ابی عبدالله(ع) همانی که نورانیت سر ابی عبدالله دور دلش را برده است.زانو کشان به سمت نیزه ای که سر پدر بر آن است می رود اما سر بر نیزه است و دست دختر کوتاه …
نگاهی به صورت پدر می نماید یک طرف صورت سیاه است و خاکی و آن طرف…مگر می شود پدر نگاه های دختر را بی پاسخ رها کند؟راوی می گوید:دیدم نیزه خودش به قدرت الهی خم شد سر در آغوش خسته دختر قرار گرفت.اینک سر حسین نه بر نی بلکه بر قلب دختر است و چگونه می تواند از مصیبت های او نپرسد که یعقوب پیامبر پس از گذشت سال ها به محض دیدار یوسفش از ماجرای چاه و فرو افتادنش در آن می پرسد.ولی او یعقوب است و این حسین(ع)…و او یوسف عزیز مصر است و این رقیه (س) دختر سه ساله…وحسین (ع) با نگاهی بر تمام زخم های رقیه(س) مرهم گذارد…
طیار
یکی دیگر از القاب حضرت ابوالفضل (ع)طیار است یعنی پرواز کننده در فضای عالم قدس و درجات و مقامات بهشت.
خاطره کربلا
امام شافعی(رئیس مذهب شافعیه اهل سنت):خاطره کربلا بار اندوه در دلم فرو می ریزد و چون به یاد می آورم که حسین (ع)را با وجود بی گناهی مسلم آن گونه بی رحمانه کشتند آن گونه بیرحمانه کشتند خواب بر دیدگانم حرام می گردد.یاد این حادثه محاسنم را سفید کرده است و روزی نمی گذرد که آهم سینه بر نیاید و اشکم بر گونه نلغزد.
فضیلت زیارت عاشورا
امام محمد باقر (ع) به علقمه بن محمد خضر می فرموده است:«هنگامی که این زیارت (زیارت عاشورا)را خواندی در حقیقت که بخواهد او را زیارت کند به آن می خواند و خداوند برای او (امام حسین)را به چیزی خوانده ای که هر کس از ملائکه تو هزار هزار حسنه می نویسد و از تو هزار هزار سیئه محو می کند تو را هزار هزار درجه بالا می برد.جزو کسانی می باشی که در رکاب حضرت به شهادت رسیدند حتی در درجات آن ها هم شریک می شوی و به عنوان شهدایی که با وی شهید شدند شناخته می شوی و برای تو ثواب هر پیامبر و رسولی و هر کس که امام حسین را از زمان شهادتش تا به حال زیارت کرده را می نویسند…و خوشا به سعادت آنانی که هر روز بر خواندن عاشورا مداومت می کردند و بهره آن را هم می بردند انسان هایی چون شیخ مرتضی که آورده اند عادتش خواندن زیارت عاشورا بوده هر روز دو بار صبح و عصر آن را می خوانده و بر آن بسیار مواظبت می نموده است.پس از وفاتش کسی او را در خواب می بیند و از احوالش می پرسد در جواب می گوید : عاشورا…عاشورا…عاشورا…
اسرار عاشورا
همانگونه که مطرح شد یکی از سیاست های اسلام زدایی معاویه ترویج رسم جاهلیت مبنی بر برتری عرب بر عجم (یعنی غیر عرب)بود.سلیم بن قیس می گوید:زیاد بن سمیه نویسنده ای داشت که شیعه و با من دوست بود.نوشته ای را برایم خواند که از جانب معاویه در جواب نامه زیاد بود.معاویه در این نامه پس از بیان مطالبی در کیفیت فریب مردم و اداره قبائل به زیاد می گوید :با موالی و کسانی از عجم ها که اسلام آورده اند به روش عمر بن خطاب عمل کن!چرا که این روش موجب خواری و ذلت آنان است.عرب ها می توانند با زنان و دختران عجم و موالی ازدواج کنند اما آنها حق ازدواج با زنان عرب را ندارند.عرب ها از عجم ارث می برند اما عجم از عرب ارث نمی برد.حقوق و سهمیه کسانی که از عرب نیستند کم شود.در جنگ ها عجم در صف مقدم (سپر بلا) باشند.عجم را به کار های سخت (مثل کندن درخت)و هموار کردن راه ها بگمار در نماز جماعت هیچ گاه نباید عجم پیش نماز عرب شود و تا عرب هست نباید عجم در صف اول باشد.نباید عجم را در گوشه ای از مرز های مسلمانان یا شهری از شهر های آنان فرماندار کنی هیچ کدام از عجم نباید قاضی مسلمانان و یا مجتهد و فتوا دهنده باشد.
عبرت های عاشورا
عاشورا به ما درس می دهد که در ماجرای دفاع از دین بصیرت بیش از چیز های دیگر برای انسان مهم است.بی بصیرت ها بدون این که بدانند فریب می خورند و در جبهه باطل قرار میگیرند چنان که در جبهه ابن زیاد کسانی بودند که فساق و فجار نبودند ولی از بی بصیرت ها بودند.این ها درس های عاشورا است . البته همین درس ها کافی است که یک ملت را از ذلت بع عزت برساند.
همین درس ها می تواند جبهه کفر و استکبار را شکست بدهد.(حضرت آیت الله خامنه ای)
سخن امام حسین(ع): الناس عبید الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه ما درت معایشهم لله فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون(این مردم برده های دنیا هستند و دین لقلقه زبانشان می باشدحمایت و پشتیبانی شان از دین تا آن جاست که زندگی شان در رفاه است و آن گاه که در بوته امتحان قرار گیرند دینداران کم خواهند بود)
امام زمان خطاب به امام حسین(ع): سلام بر تو.سلام کسی که اگر در کربلا با تو می بود با جانش در برابر تیزی شمشیر ها از تو حفاظت می کرد
ورودیه
خبر آوردند حال زینب (س) دگرگون شده است.ابی عبدالله(ع) سراسیمه خود را به او رساند.خواهرم!بی تابی و پریشانی از تو دور باد.چگونه ای؟سرت را از عمود خیمه بردار و آرام باش!دم مسیحایی حسین قلب اورا آرام میکند.اما زینب(س) باید بپرسد تا بشنود از زبان حسین آنچه را که خود می داند.این سرزمین برادر چه سرزمینی است؟ابی عبدالله می فرماید :زینب جان!اینجا کربلا ست.اینجا تعبیر خواب کودکی توست.همان خوابی که برای رسول الله(ص) بازگو نمودی.«دیدم طوفانی شد و من میان صحرایی که تنها به این طرف و آن طرف می افتادم در آنجا درخت عظیمی را دیدم.از هیبت آن طوفان خود را به آن درخت رساندم…دیدم این درخت شکست(درخت از ریشه کنده شد)من خود را به یک شاخه محکم آویختم.باد آن را درهم شکست به شاخه دیگر ملحق شدم او را هم درهم شکست در آن حال به دو شاخه که به هم اتصال داشت خود را چسباندم از شدت وزیدن باد آن دو شاخه درهم شکست و نابود گردید.»و پیامبر اکرم چنین تعبیر نمود:«زینب جان!بعد از این که من و پدر و مادر تو از دنیا رفتیم و حسن تو هم کشته شد به کربلا می روی آخرین شاخه هم که شکسته می شود (یعنی وقتی ابی عبدالله به شهادت میرسند)تو تک و تنها در صحرای کربلا باقی می مانی.
دو شب برای امام حسین(ع) و یک شب برای من!
مرحوم حاج سید تقی کمالی قمی فرمودند:وقتی که من برای زیارت به کربلا مشرف می شدم یک شب در بالای مناره حرم امام حسین (ع)اذان میگفتم و یک شب در بالای مناره حضرت ابوالفضل العباس(ع).شبی آقا ابوالفضل را در خواب دیدم که فرمود:شما در اذان گفتن جفا می کنی!چرا اذان را مساوی می گویی؟!دو شب برای امام حسین(ع)اذان بگو و یک شب برای من!
سپهسالار
لقب سپهسالار به بزرگترین شخصیت فرماندهی و ستاد نظامی داده می شود و حضرت ابوالفضل العباس را نیز به سبب آنکه فرمانده نیروهای مسلح امام حسین(ع)در روز عاشورا بود و رهبری نظامی سپاه ایشان را بر عهده داشت سپهسالار نامیده اند.
حسین(ع)بهتر از همه
گفته «خولی»معاند اهل بیت(ع)به عبدالله حاکم کوفه:پر کن شتران مرا از نقره و طلا زیرا که من به جهت رضای تو سید بزگواری را کشته ام که بهتر از همه مردم است از جهت پدر و مادر و حسب و نسب.
فضیلت زیارت عاشورا
در فضیلت زیارت عاشورا همین را بس که امام صادق(ع)به صفوان می گوید:«هرگاه حاجتی پیدا کردی زیارت عاشورا بخوان که برآورده خواهد شد»و مسلما سخن امام حق است و عمل به آن نتیجه خواهد داد.
حاج شیخ عبدالکریم حائری می فرماید:اوقاتی که در سامرا مشغول تحصیل علوم دینی بودم .اهالی سامرا به بیماری وبا و طائون مبتلا شدند همه روزه عده ای می مردند.روزی با علما در جمعی نشسته بودیم که مرحوم میرزا محمد تقی شیرازی نیز آمدند و صحبت از بیماری وبا شد…مرحوم میرزا فرمودند:اگر من حکمی بکنم آیا لازم است انجام شود یا نه؟همه پاسخ دادند:بلی. فرمود:من حکم میکنم که شیعیان ساکن سامرا از امروز تا ده روز همه مشغول خواندن زیارت عاشورا شوند و ثواب آن را به روح نرجس خاتون(س)هدیه نمایند تا این بلا از آنان دور شود.
…و شیعیان چنین کردند .از فردای آن روز تلف شدن شیعه متوقف شد و همه روزه عده ای از سنی ها می مردند.وقتی که سنیان از راز سالم ماندن شیعیان آگاه شدند آنها هم به زیارت عاشورا مشغول شدند و بلا از آن ها هم برطرف گردید.
اسرار عاشورا
همان گونه که بیان شد معاویه برای از میان برداشتن دشمنان خود خصوصا محبان علی(ع)به کار های گوناگونی دست می زد و مردم نیز بسیار تحت تاثیر تبلیغات سوء او قرار می گرفتند به طوری که اهالی شهر حران آنچنان بد گویی علی بن ابی طالب (ع) را بر خود لازم می شمردند که می گفتند «لا صلاه الا بلعن ابی تراب»یعنی «العیاز بالله»نماز درست نیست مگر با لعن علی(ع).
آری معاویه از قدرت و حاکمیت خود علیه خاندان عصمت و طهارت نهایت بهره را می برد به طوری که به تمام شهر ها بخشنامه فرستاد:نگاه کنید هر کس که ثابت شد او علی و خاندان علی را دوست دارد نامش را از دفتر حذف و حقوق او را قطع کنید و به دنبال آن بخشنامه دیگری فرستاد :هر کسی را که متهم به دوستی با این خاندان است شکنجه کنید و خانه اش را خراب نمایید.واین امر برای اهل کوفه مصیبت سنگین و بزرگی بود چرا که در آن دوستداران حضرت فراوان بودند و کار به گونه ای بود که شیعیان در نهانی و مخفیانه با هم سخن میگفتند حتی از خدمتکار خانه هم واهمه داشتند و وقتی می خواستند با هم صحبت کنند پیمان های سخت میگرفتند که بازگو نکنند…
سخن امام حسین(ع) : لا یامن من یوم القیامه الا من قد خاف الله فی الدنیا (کسی از اهوال و شدائد قیامت در امان نمی باشد مگر آنکه در دنیا ترس از خدا داشته باشد)
امام زمان خطاب به امام حسین : سلام بر تو. سلام کسی که قلبش از مصیبت تو جریحه دار و اشکش به هنگام یاد تو جاری است
اولین شهید
مردی که صدای پایش در کوچه های تاریک و غریب کوفه شنیده می شود علی (ع) نیست او مسلم است کسی که هنوز باور نمی کند ماجرای بیعت صبح کوفیان با امام حسین و پیمان شکنی شامشان را.و این تشنگی و خستگی و تنهایی نیست که چشم مسلم را گریان نموده این غم سفر حسین به سوی کوفه است که قلب مسلم را خونین کرده است.و چه چیز تسکین می دهد این مصیبت را جز ارتفاع دارالاماره و چوبه دار و تیغ دشمن!آری ای حسین!بدان که مسلم اولین شهید راه توست.و بدان که جسم پاره پاره اش بر خاک و خون غلتیده و سرش نیز نخستین سری است که به سوی دمشق فرستاده می شود…
چهار سقا
خدا چهار سقا برای این تشنگان قرار داده.
سقای اول:حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبد الله (ص) که جام در دست دارد در میدان کربلا ایستاده است.
سقای دوم:خود امام حسین است که سقای این تشنگان می باشد
سقای سوم:سقای سوم این تشنگان العظیم المراس المکین الاساس ابوالفضل العباس(ع)
سقای چهارم:اشک چشمان دوست داران حسین است.
حامی الظعینه
از القاب مشهور حضرت ابوالفضل العباس حامی الظعینه به معنی حامی بانوان است به دلیل نقش حساسی که حضرت عباس در حمایت بانوان حرم اهل بیت نبوت بر عهده داشت این لقب به ایشان داده شد.آن حضرت تمام تلاش خود را صرف رسیدگی و رعایت حال بانوان رسالت و مخدرات اهل بیت نمود و مسئولیت فرود آوردن از هودج ها یا سوار کردن به آن ها را بر عهده داشت و در طول سفر کربلا این وظیفه دشوار را به خوبی انجام داد.
محبت پیامبر (ص) به دوستداران حسین(ع)
پیامبر روزی کودکی را در راه دید و او را در بر گرفت و مورد مهر و محبت بسیار قرار داد هنگامی که دلیل آن را از ایشان پرسیدند فرمود:من او را دوست دارم چرا که او فرزندم حسین را دوست می دارد.خود دیدم که خاک پای حسین را برداشت و بر چهره نهاد و جبرئیل به من خبر داد که او در حماسه عاشورا از یاران حسین خواهد بود.
فضیلت زیارت عاشورا
زیارت عاشورا اگر چه به حسب ظاهر از امام باقر (ع) و امام صادق(ع) نقل شده اما درواقع این زیارت از ناحیه خداوند متعال نازل شده و از احادیث قدسی می باشد.شیخ عباس قمی نیز در مفاتیح الجنان از قول امام صادق (ع) نقل می کند که حضرت احدیت به ذات مقدس خود قسم خورده است که هر کس امام حسین (ع ) را با این زیارت از دور یا نزدیک زیارت کند زیارت او را می پذیرم و خواهش و حاجت او را برآورده می کنم و آزادی از جهنم را به او عطا می کنم و شفاعت او را در حق هر کس که بخواهد قبول می نمایم.
اسرار عاشورا
در برپایی و نهضتی علل و اساسی نهفته است و قیام خونین عاشورا قیامی است علیه انحرافاتی که مردم در راه اسلام به وجور آوردند و ریشه آن به ماجرای انکار غدیر خم و شهادت خضرت زهرا(س) و هتک حرمت اهل بیت(ع) اما در زمان معاویه با سیاست های اسلام زدایی او این کجروی ها شاخ و برگ بیشتری پیدا نمود او تعصبات قومی و غریب را از نو زنده نمود کشتن دشمنان با سموم و نیزه نمودن سر های آن ها را رواج داد و خلافت را در بنی امیه موروثی کرد ولی آنچه که بیشتر بر پیکر اسلام ضربه وارد نمود سیاست جعل حدیث و سب و لعن علی بن ابیطالب (ع) از جانب معاویه و طرفداران او بود.از جمله مزدورانی که معاویه را در راستای جعل حدیث یاری نمود سمره بن جندب است.معاویه چهارصد هزار درهم به او داد تا در شام خطبه بخواند و این آیه را :که(برخی از مردم زیبا سخن می گویند اما خداوند شاهد است در دل دشمنی سختی دارند و در زمین برای فساد و از بین بردن زراعت و نسل تلاش می کنند.)علی (ع) تفسیر کند و از آن طرف آیه ای که برخی از مردم جان خود را در راه خدا و برای رضایت او می فروشند (فداکاری میکنند)را در فضیلت ابن ملجم مرادی تفسیر نماید.
سخن امام حسین(ع) : بکاء العیون و خشیه القلوب من رحمه الله (گریان بودن چشم و خشیت دلها از نشانه های رحمت خداوند است.)
دعای امام حسین (ع) در روز عرفه عنوان دعایی است مفصل و مشتمل برتمام مطالب دنیا و آخرت که در
روز عرفه و در صحرای عرفات در ۲۰ کیلومتری مکه توسط وی و همراهانش در بیرون خیمهها خوانده شد.
این دعای نسبتاً طولانی از اعمال مهم شیعیان در روز عرفه است که پس از نماز ظهر و عصر تا غروب
خوانده میشود. این دعا توسط بشر و بشیر فرزندان غالب اسدی نقل شده است
امام باقر علیه السلام :
«إِنَّما یُداقُّ اللّهُ الْعِبادَ فِى الْحِسابِ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَلى قَدْرِ ما آتاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ فِى الدُّنْیا.»
خداوند در روز قیامت در حساب بندگانش، به اندازه عقلى که در دنیا به آنها داده است، دقّت و باریک بینى مى کند
در پی اهانت نفرت انگيز دشمنان اسلام به ساحت نورانی پيامبر اعظم صلی الله عليه وآله و سلم حضرت آيت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پيامی به ملت ايران و امت بزرگ اسلام، پشت صحنه ی اين حركت شرارتبار را سياستهای خصمانه ی صهيونيسم، امريكا و ديگر سران استكبار جهانی خواندند و با تشريح دلايل كينه ورزی صهيونيستها نسبت به اسلام و قرآن، تاكيد كردند: سياستمداران آمريكا اگر در ادعای دخالت نداشتن خود صادقند بايد عاملان اين جنايت شنيع و پشتيبانان مالی آن را كه دل ملتهای مسلمان را به درد آورده اند، به مجازات متناسب با اين جرم بزرگ برسانند.
حضور میلیونی در کربلا مقدمه ظهور است
حجت الاسلام مرتضی آقا تهرانی گفت: اجتماع بزرگ اربعین حسینی (ع) برای شناساندن مقام سیدالشهدا به عالم و مقدمه ظهور است. روزی که مردم در محضر حضرت سیدالشهدا (ع) حاضر می شوند ندای یا اهل العالم برای اعلام حضور حضرت سیدالشهدا سر داده می شود. ایشان ادامه می دهند: این نشان می دهد که در آن روز همه ی مردم دنیا امام حسین (ع) را می شناسند و او را دوست می دارند. امروز میلیونها نفر در سراسر عالم به واسطه این حضور پرشور نام حسین (ع) را شنیدند. اگر چند اجتماع عظیم دیگر به این شکل اتفاق بیافتد آنگاه همه عالم دیگر حسین را خواهند شناخت. وی افزود: بدون تردید این مقدمه های ظهور حضرت صاحب الامر است که اتفاق می افتد و انشاالله ظهور نزدیک است.
ازدیدگاه کلامی ، تاریخ بشر با توحید آغاز گردیده ؛ ولی به تدریج شرک به مثابه یک انحراف فکری و عملی ، درمیان جوامع انسانی گسترش یافته است .
این واقعیت که اولین انسان (آدم علیه السلام) خود از جمله پیامبران الهی بوده است و همچنین فطری بودن اصل توحید ، برصحت مدعای فوق ، یعنی تقدم تاریخی توحید بر شرک ، دلالت می کند